دفتر روانشناسی ، عاطفه جهانشیری

سال دوم دانشجوی روانشناسی هستم ، اینها تجربه ی خودم هست تا زمانی که روانشناس بشوم ، و در این عرصه به مردم خدمت کنم

دفتر روانشناسی ، عاطفه جهانشیری

سال دوم دانشجوی روانشناسی هستم ، اینها تجربه ی خودم هست تا زمانی که روانشناس بشوم ، و در این عرصه به مردم خدمت کنم

  • ۰
  • ۰

مصاحبه با 3 کودک 5 تا 7 ساله :

سوالات:

معنی خوبی و بدی از نظرتان چی هست؟
معنی ماه محرم از نظرتان چی هست؟
مراسم های ماه محرم رو دوست دارید یا نه؟

پاسخ کودکان به ترتیب سوالات :

مبینا ۵ ساله گفت :
بدی یعنی کسی که خیلی بده و کار بدی میکنه، خوبی یعنی کسی که خیلی خوبه
محرم یعنی امام حسین و یارانش میمیرن
نه
آدرینا ۷ ساله گفت:
خوبی یعنی مهربونی، بدی یعنی خودخواهی
باید مشکی بپوشیم و عزاداری کنیم
بله
امیرحسین ۶ ساله گفت:
بدی خیلی کار زشتیه، خوبی خیلی کار درستیه
محرم خوبیه همه دعا میکنن و شکر میکنن 
بله

************

پس از مصاحبه با 3 کودک 5 تا 7 سال در مورد مفاهیم انتزاعی خوبی و بدی و مفهوم ماه محرم و مراسمهای ماه محرم
از تصورات ونحوه پاسخگویی و جملات اونها به این نتیجه رسیدم که؛

دریافت و تصور کودکان از مفاهیم انتزاعی همچون خوب و بد و درست و نادرست با آنچه بزرگسالان دارند، متفاوت است.
بچه‌ها قوانین و مفاهیم انتزاعی مانند خدا و منابع قدرت و خوبی و بدی را به صورت بزرگسالان درک نمی‌کنند. در بین سنین 5 تا 10 سالگی آنچه کودک درک می‌کند سود یا زیان است. در حقیقت او به سود یا زیان ظاهری که هر امری در پس خود برای او خواهد داشت توجه می‌کند.
بچه‌ها به جای مفهوم کار خوب یا بد به پاداش یا تنبهی که هر کاری برایشان در پی دارد توجه می‌کنند. کاری که تشویق برای آنها در پی داشته باشد خوب و درست است هر چند که راه رسیدن به این تشویق راه درستی نباشد. مثلا کودکان حاضرند در مورد کار خوبی که انجام نداده‌اند دروغ بگویند تا صرفا از طرف والدین تشویق شوند و برایشان نادرستی کاری که می‌کنند، مطرح نیست.
همین طور در مورد تنبیه، برای آنها ضرر دارد و نباید کاری که تنبیه در پی دارد را دنبال کنند حتی اگر کار درستی باشد. به عنوان مثال آنها حاضر نیستند به اشتباهی که انجام داده‌اند اقرار کنند چون از تنبیه و خشم والدین در هراسند. بنابراین وقتی برای آنها توضیح می‌دهیم که باید همیشه راست گفت حتی اگر این راستگویی به ضرر تو باشد، درک این مساله کمی برای کودک دشوار است.

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

دانش روان شناسی رابطه مستقیمی با دین دارد. به همین سبب بنیان گذاران این دانش، همواره به بررسی مساله دین و تاثیر آن در روان انسان پرداخته اند. از آن جمله، می توان از کارل گوستاو یونگ روان شناس سوئیسی و پایه گذار روان شناسی تحلیلی نام برد، که تحقیقات گسترده ای در حوزه دین شناسی انجام داده است. او بر خلاف برخی از روان شناسان که منشاء دین را امور غیرمعرفتی مانند عقده های روانی، ترس یا فقر می دانستند، با طرح نظریه کهن الگوهای ناهشیار جمعی، سعی کرد راهی نوین در معرفت بشری به سوی دین دینداری ارائه کند.

یونگ ناخودآگاه را از تنگنای انگاره‌های فرویدی رها ساخت و آن را در شناخت روان آدمی و در پیوند با جهان خارج قرار داد.فروید ناخودآگاه را برآمده از خودآگاه و وابسته به آن می‌دانست، اما یونگ بر آن بود که بنیان روان آدمی را ناخودآگاه می‌سازد.

در این راستا :
یونگ ناخودآگاه را به سه بخش تقسیم کرد:
1. عرصۀ ناخودآگاه در دسترس.
2. عرصۀ ناخودآگاه که با اندیشه قابل دستیابی است.
3. هستۀ ناخودآگاهی که دسترسی‌ناپذیر است.

«ناخودآگاهی جمعی» مهمترین دستاورد یونگ در عرصۀ روانشناسی اعماق به‌شمار می‌آید. او ناخودآگاه جمعی را اقیانوسی ژرف می‌شمارد که خودآگاهی بر فراز آن به زورقی ناچیز می‌ماند. او در یکی از سخنرانیهای خود می‌گوید:«اصطلاح ناخودآگاه را به منظور پژوهش و با علم به این که به جای آن می‌توانستم واژۀ «خدا» را به کار گیرم ابداع کردم و در آنجایی که به زبان اساطیر سخن می‌گویم، مانا، خدا و ناخودآگاهی با هم مترادف‌اند، زیرا که از دو مفهوم اولی، یعنی مانا و خدا، همان قدر بی‌خبریم که از معنای آخری».یونگ معتقد است که برجسته‌ترین ویژگی ناخودآگاه جمعی آن است که نهانگاه نگاره‌ها و نمادهایی شگفت است که وی آنها را سرنمون، صورت ازلی و یا صورت نوعی نامیده است.
یونگ می‌گوید: زبان ناخودآگاه، زبان نمادهاست. ناخودآگاه بی‌پرده و برهنه با ما سخن نمی‌گوید، بلکه همواره در جامه‌ای از رمز و راز و در پوششی از نماد پنهان می‌گردد. ناخودآگاه به زبان رؤیا و اسطوره با ما سخن می‌گوید.او زادگاه اسطوره و رؤیا را در درون ناخودآگاه می‌داند. وی رؤیای جمعی را اسطوره می‌نامد که در طی تاریخ، اقوام و ملل آن را دیده و به زبان تمثیل و نماد باز گفته‌اند. در حقیقت ناخودآگاه جمعی همان عاملی است که نمادهای جمعی را پدید می‌آورد.

فروید بین معانی سطحی و عمیق رویاها تفاوت قائل می‌شود در حالی که یونگ معتقد است که دلیلی ندارد که رویاها را امری فریبنده تلقی کنیم. همچنین یونگ می‌گوید: زمانی که رویای ما محتوای مذهبی دارد دلیلی ندارد که آن را جدی بگیریم. همچنین او به نقش روح و جسم در اشکال رویاها اهمیت می‌دهد و می‌پندارد که آنها به ناخودآگاه ما چارچوب می‌دهند.
یونگ معتقد است که دین یک رابطه درونی با عالی‌ترین و نیرومندترین ارزشها- خواه مثبت یا منفی- است. این رابطه می‌تواند ارادی یا غیرارادی باشد. این واقعیت روانشناسانه‌ای است که نیرومندترین تاثیر را در عملکرد ما دارد زیرا همواره عامل روانی شدیدی وارد میدان می‌شود تا آن را خدا بنامیم.

یونگ بر این باور است که امروز برای درک مسائل دینی شاید راهی جز روان شناسی وجود نداشته باشد. یونگ می‌گوید تنها از خلال فهم روان شناختی و تجارب و عوالم درونی است که به دین راه می‌یابد. وی بر آن است که روان شناسی دین از اساس درباره‌ی خدا نیست، بلکه درباره‌ی عقاید انسان درباره خداست. یونگ دیدگاه خود را در باب دین و نیاز انسان به دین چنین بیان می‌کند:

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

فروید خود را یهودی رها شده، شکاک و کاملا بی دین می دانست. او از باورهای کاتولیک ها تنفر داشت و دشمن واقعی را دین و کلیسای کاتولیک می دانست. فروید از اعمال دینی یهود نیز تنفر داشت و پس از ازدواج نیز همسر و فرزندانش را از آموزه های دینی یهود بازداشت. او دین را زائد و برخاسته از ذهن کودکانه بشر می دانست و معتقد بود با رشد علمی انسان، بندهای توهم از پایش باز می شود. روش فروید روان تحلیل گری یعنی کاوش در لایه های پنهان روان یا ناخودآگاه بود. مهم ترین اندیشه فروید که در همه حوزه های علمی او به ویژه دین تاثیر گذاشته، عقده ادیپ است. "عقده ی ادیپ بدین معناست که کودک به دلیل عشق به پدر یا مادر (جنس مخالف) با پدر یا مادر (جنس موافق) خود به شدت به رقابت می‌پردازد.

 

نظریات فروید در باب منشا دین:
الف: نظریه اول فروید:
فروید کتابی به نام توتم و تابو دارد که در آن زندگی مردم ابتدایی را تحلیل می کند، و داستانی را برای پیدایش ادیان مطرح می کند. پریچارد این نظریه را داستان محض و “قصه پریان” می نامد به نظر فروید، انسان ابتدایی، در رمه آغازین زندگی می کرد. این رمه تشکیل می شد از نری مسلط که پدر بود و تعدادی از ماده ها را در انحصار خود داشت. این پدر نیرومند، پسران خود را از ماده ها دور نگه می داشت. روزی این پسران متحد شده پدر را کشتند و سپس آن را خوردند. دلیل این آدم خواری به نظر فروید این بود که آنها اعتقاد داشتند با خوردن قربانی، نیرو و قدرت او را به دست می آورند.
بعد از مدتی، آنها از عمل خویشتن پشیمان شدند و برای جبران و کفاره عمل خویش دو ممنوعیت را ابداع کردند: یکی این که نمادی به صورت یک نوع حیوان را به جای پدر گذاشتند؛ این نماد همان “توتم” است. برادران خوردن حیوان توتمی را حرام اعلام کردند. و دیگر این که ازدواج درون گروهی را حرام کردند و با تحریم ماده های آزاد شده بر خود از ثمرات پیروزی شان چشم پوشی کردند. فروید این پدرکشی را “نخستین جنایت تاریخ” می نامد و دین توتمی (یا توتمیسم) را نتیجه همین جنایت می داند. برادران، آیین توتم را ازاین رو ابداع کردند تا دیگر بار به عمل پدر کشی دست نیازند. دین توتمی از احساس گناه و تلاش برای پرداخت کفاره و جبران سرچشمه می گیرد. به نظر فروید، این عوامل در ریشه همه ادیان بشری قرار دارد. همه ادیان بعدی در واقع کوشش هایی برای حل این مسئله اند و تنها از جهت مرحله فرهنگی که این کوشش در آن صورت می گیرد و راه حل های اتخاذ شده با یکدیگر تفاوت دارند.

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

دعاهای کودکان بر پایه محتوا به بخش های زیر تقسیم می شوند:

الف) دعاهای دوستانه که درباره خانواده، خویشان، دوستان، دیگران، حتی حیوانات خانگی و... درخواست می شود.
ب) گونه شخصی که برای سپاسگزاری از خدا، اقرار به خطا، رفتار پسندیده تر، بخشش های مادی، خواسته های مربوط به مدرسه و کارهای شخصی انجام می شود.
ج) دعاهایی که در آنها پیشگیری از خطرهای فیزیکی دنیا و بهبود بیماری خود و دیگران درخواست می شود.
د) دعاهایی که در قالب محفوظاتی تکرار می شوند و دعاها و عبادت های واردشده در دین و نیز نیایش های مدرسه ای را در برمی گیرند.

هنگامی که کودکان به دعا و مناجات با خداوند سرگرم اند، برداشت هایی متناسب با دنیای شناختی خود دارند و درباره خدایی که با او حرف می زنند، برپایه سال های گوناگون متفاوت است.

آزمایش مفهوم نیایش در نظر کودک:

این پژوهشگران ، براساس نظریه پیاژه ، با 80 دختر و 80 پسر 5 تا 12 ساله درباره ی نیایش مصاحبه کردند. از آنها سوالهای باز پاسخ پرسیدند، مانند اینکه ((دعاچیست؟)) و ((دعاها کجا میروند؟))، و نیز به آنها کار تکمیل جمله دادند(مثلا《معمولا هنگامی دعا میکنند که...》) سه داور برحسب راهنمای نمره گذاری ای که مراتب متمایز و میزان عینی سازی_انتزاع را مشخص میکرد به طور مستقل پاسخ های کودکان را تحیل میکردند . نتایج نشان دهنده ی سه مرحله در رشد مفهوم نیایش بودند:

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

ارتباط میان دین و زیست شناسی به لحاظ تاریخی منوط به نظریه تکامل بوده است اندکی پس از آن که‌ داروین آرای خود را مطرح کرد ، جامعه ی مذهبی دچار اختلاف شد و عجیب آن که محافظه کاران در هر دو سوی دعوا حضور داشتند. یک گروه تکامل را خطری هولناک برای ایمان میدیدند زیرا تمایز میان انسان و سایر جانوران را کنار میگذاشت، طرفداران مذهبی داروینیسم نظریه ی تکاملی را شاهدی شگفت آور بر شیوه ی کار خدا از طریق قوانین طبیعی میدانستند. دامنه ی این نبرد به قرن بیست و یکم هم کشیده شده است. مسائل اصلی همان است که بود، اما در جهان معاصر جریان اصلی علم از جایگاه مهمتری برخوردار است.

متفکران بسیاری کوشیده اند که نقش و کارکردهای دین را در قالب نظریه های علمی درآورند. چنین دیدگاهی را در اینجا به تفضیل شرح دادیم. اگرچه اذعان داریم که بر حسب داده های پژوهشی درباره ی دوقلوها تعبد دینی از نوعی جنبه ی ارثی برخوردار است، معتقدیم که هیچ رابطه ی مستقیمی میان دین و علم وراثت وجود ندارد. رابطه ای غیر مستقیم در این میان میتوان یافت زیرا دین در زندگی کارکردهای گوناگونی دارد. عقیده ی ما بر آن است که ایمان مذهبی نیاز‌ مردم را به معنا، مهار و ارتباطات اجتماعی برطرف میکند. هرچند این‌ رویکرد آزمون پذیر است، لازم نیست که با آرای اساسی دین به طور عام یا هر الاهیات خاصی در افتد. دین در جریان رایج زیست شناسی و علوم اجتماعی به صورت جالب توجه درآمده است. مردم شناسی و رشته ی جدید اما بسیار بحث انگیز زیست شناسی اجتماعی دیدگاه هایی را در مورد ریشه ها و نقش های احتمالی دین مطرح کرده اند. نظریه های بزرگ و فراگیر ممکن است به لحاظ فکری جالب باشند، اما تا وقتی یه پژوهش مفید و ارزیابانه نینجامند، اصولا عقیم می مانند. پژوهش درباره ی دین و مغز امروزه یک عرصه‌ پژوهشی ((داغ)) بنظر می رسد، امل اساسا در دوره ی طفولیت است. لیکن کار در این حوزه راه های تازه ای را به سوی فهم همبسته های زیست شناختی تجربه و عمل مذهبی گشوده است.

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

دکتر محمدی ، روانشناس : روان درمانی معنوی کمک بسیاری به درمان اختلالات شخصیتی می‌نماید

توجه به بعد روحی و معنوی انسان به عنوان بعد چهارم در کنار سه بعد شناخته شده قبلی (جسمی، روانی و اجتماعی) می تواند در درمان بسیاری از بیماریها و اختلالات چون ترانس سکسوالیسم و افراد با شخصیت ضداجتماعی و ... بسیار موثر باشد.

دکتر محمدرضا محمدی ، روانشناس ،که در نوزدهمین نشست علمی ماهانه دانشگاه تربیت معلم سخن می گفت با ارائه تحقیقات خود زمینه‌ی تمایز بین اصطلاحات روان و روح را اظهار کرد: روان در جهت پرده‌گشایی از اسرار ارتباط داشتن و صمیمیت و تعلق در زندگی روزمره است و روح در جستجوی یافتن الوهیت در زندگی دنیوی می باشد که برای یک درمانگر معنوی این مفاهیم در زمینه درمانی همراه رحم و دلسوزی قابل اطلاق می باشد که به معنی عشق و اعتماد و رای خویشتن می باشد و راه رسیدن به معنویت نیازمند اعتقاد به مذهب اعتقاد به یگانگی و اعتقاد به دگرگونی است و با پرورش یک وجود با روح و معنویت با این شکل هدایت درمان کلینیکی برپایه این اصول ماوراء مادی ، درمانگر می تواند بیمار را به خود حقیقی خویش برساند.

دکتر محمدی با اشاره به اینکه هیچ مکتب سازمان یافته و بنیان گذاری شده ای برای روان درمانی معنوی وجود ندارد اظهار داشت: ارتباط روح با روان مثل رابطه خون با بدن است و به بیان اختصاصی تر روان درمانی معنوی مراقبت، رحم و دلسوزی را درون زمینه دوگانه ‌ای از عشق و اعتقاد در ماورای خویش به تصویر می کشد.

وی با اشاره به اینکه روان درمانی معنوی از راه‌کارها و چگونگیهای سنتی درمان مانع نمی شود و باعث منسوخ شدن آنها نمی شود به بیان تجربیات خود در درمان بسیاری از بیماریها از این طریق پرداخت. 

منبع: www.isna.ir

تاریخ مراجعه: 15/8/1399

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

نرم‌افزاری که با تقلید از جامعه بشری برای کمک به کاهش خشونت‌های مذهبی ساخته شده، به امتحان گذاشته شده است.

محققان از الگوریتم‌های هوش مصنوعی استفاده کردند تا اقداماتی را که ناشی از شکاف‌های قومی است، شبیه‌سازی کنند.

مدل آنها حاوی هزاران نمونه از قومیت‌ها، نژادها و ادیان است.

نروژ و اسلواکی برای مقابله با تنش‌های ناشی از اسکان مهاجران مسلمان در کشورهای مسیحی در حال آزمایش این نرم‌افزار هستند.

محققان دانشگاه آکسفورد امیدوارند این سیستم بتواند به دولت‌ها در مقابله با رویدادهایی چون حملات اخیر لندن کمک کند.

یک متخصص مستقل گفته است برای استفاده از چنین سیستمی در شرایط واقعی، به کار و زمان بیشتری نیاز است.

پروفسور نوئل شارکی گفته است این سیستم، می تواند یک پروژه تحقیقاتی بسیار مفید باشد. او مفید بودن این سیستم را به تکامل آن ربط داده و گفته در چنین وضعیتی می‌توان از آن به عنوان ابزاری برای تحلیل عوامل درگیر در درگیری‌های مذهبی استفاده کرد.

باورهای اصلی

این تحقیق که در نشریه انجمن مصنوعی و انگیزش اجتماعی منتشر شده نشان می‌دهد مردم طبیعتی صلح‌آمیز دارند.

انسان‌های شبیه‌سازی شده حتی در مواقع بحرانی، مانند بلایای طبیعی، رفتاری صلح‌آمیز داشتند.

اما در برخی شرایط، این برنامه خاطرنشان می‌کرد که مردم مایل به درپیش گرفتن خشونت بودند.

به طور نمونه می‌توان به مواقعی اشاره کرد که باورهای اصلی که هویت گروهی از مردم را تعریف می‌کرد، به چالش کشیده می‌شدتیم تحقیق روی ناآرامی‌های ایرلند شمالی به منظور برنامه‌ریزی شرایطی که محققان "اضطراب اجتماعی ناشی از بیگانه‌ترسی" نامیدند تحقیق کردند، شرایطی که به گفته آنها می‌تواند به خشونت شدید فیزیکی تبدیل شود.

بحران ایرلند شمالی که عوامل سیاسی و فرهنگی و همچنین مذهبی در آن دخیل بودند، سه دهه طول کشید و تقریبا جان ۳۵۰۰ نفر را گرفت.

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

مکتب روسیه

روانشناسی دین استفاده از روشهای تحقیق روانشناختی و مدلهای تفسیری در سنتهای مختلف دینی ، اشکال معنویت و همچنین در افراد مذهبی و غیرمذهبی است.  این علم به دنبال توصیف دقیق جزئیات و ریشه های اعتقادات مذهبی و رفتار دینی و همچنین آداب و رسوم مرتبط با آنها استاگرچه روانشناسی دین به عنوان یک رشته مستقل در اواخر قرن نوزدهم پدیدار شد ، هر سه مشکل اصلی پیش از این برای قرن ها حل شده بود.بسیاری از مناطق دین در حال حاضر توسط روانشناسی کشف نشده باقی مانده استاگرچه دین و معنویت نقش زیادی در زندگی بسیاری از مردم دارد ، اما هنوز مشخص نیست که چرا در برخی موارد منجر به نتایج مثبت می شود ، و در برخی دیگر - به منفیاین دلیل نیاز به بررسی چگونگی تأثیر و تأثیر دین و معنویت بر زندگی مردم استنتایج مثمر ثمر را می توان از طریق گفتگوی مداوم بین روانشناسی و الهیات بدست آورد. مکتب روسیه مکتب الهادی است. خدا ناباور است. در ارتباط با حاکمیت شوروی است. کشور شوروی با دیدگاه های کمونیستی اداره می شد. آزادی نداشتند ، جایی که آزاد محدود باشد تحرک کم می شود ، بنابراین روانشناسی دین در روسیه خیلی رشدی نکرد.

جرج ایوانوویچ گورجیف : فیلسوف روسی که فعالیت های او به رشد خود شخص ، رشد هوشیاری و زندگی روزمره او اختصاص داشت ،  و تعلیم آن در بین پیروانش "راه چهارم" نامیده شداز نظر گورجیف ، انسان کامل نیستطبیعت آن را فقط در یک سطح خاص توسعه می دهد.

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

مکتب فرانسوی

عمده تلاش روانشناسان فرانسوی در زمینه روانشناسی دین، در حیطه روانشناسی مرضی بوده است.

ژان مارتین شارکو: بزرگترین عصب شناس عصر خود بوده و معتقد بود جن زدگی، چیزی بیش از نوع خاصی از هیستری نیست. به اعتقاد وی ، شفای دین را می توان از راه تلقین به خود و سرایت ویژگی های روانی در گروه تبیین و درک کرد.

پیرژانه: وی پیشکسوت روانشناسی فرانسه و شناخته شده ترین شاگرد و همکار شارکو است که به یاری روانشناسی دین آمده است. مورد پژوهی های وی درباره حالت های استثنایی دینی بسیار شناخته شده است. برجسته ترین مطالعه ی ژانه ، مربوط به بیماری به نام مادلین است. وی در مطالعه ی مادلین متوجه شد در پس حالات متغیر عرفانی وی ، اختلال ضعف روانی قرار دارد گه امروزه به اختلال وسواس فکری_ عملی معروف است.

ژرژ برژه: مهمترین شخصیت سنت التقاطی پروتستان، برژه است. اصل توازی دین و روانشناسی، مکمل اصل برون داشت امور متعالی فلورنو است. از نظر اصل فوق ، پدیده دینی دارای دو جنبه متناظر حالت های روانشناختی معنای عینی است. بنظر وی، روانشناسی دین تنها صلاحیت پرداختن به حالت های روانشناختی را دارد. به اعتقاد وی، به تفسیر روانشناختی ، الهیات ایمانی و تکلیف اخلاقی نیز باید افزوده شود. جالب ترین اثر برژه، مطالعه وی درباره حضرت عیسی است.

  • عاطفه جهانشیری
  • ۰
  • ۰

مکتب آلمانی

روانشناسی دین در آمریکا، عمدتا توسط روانشناسان گسترش داده شد در حالی که در آلمان، ، زمینه کار در قلمروی بحث فیلسوفان و عالمان الهیات بود. در آثار شلایرماخر، دیدگاه روانشناختی در مقایسه با موضع الهیاتی، در درجه دوم اهمیت داشت. ظهور آثار دانشمندان آمریکایی با ترجمه آثار جیمز و استارباک، روانشناسی دین در آلمان، نیرو و جهت جدیدی گرفت.

ویلهلم وونت: بنیانگذار روانشناسی تجربی به شمار می رود. در درون نگری کنترل شده تجربی پیشگام بود اما اعتقاد داشت فرآیندهای عالی تر روانی که در نماد های فرهنگی ای نظیر زبان ، اسطوره و دین عینیت می یابند تنها با استفاده از روانشناسی عامه می توان درک کرد. فنون روانشناسی فردی را که مورد استفاده ی آمریکایی هاست برای هر نوع روانشناسی دین واقعی، بی فایده دانست. وی درصدد بود دین را از طریق بازسازی گذشته بعید آن و با مبنا قرار دادن فرآیندی تحولی، تبیین کند که در حوادث ذهنی ابتدایی و غیر دینی ریشه دارد. به اعتقاد وی دین عبارت است از این احساس که دنیای ما، بخشی از دنیای بزرگتر و فوق طبیعی است که در آن، اهداف والاتر تلاش انسانی به ثمر نشسته و تحقق می یابد.

فروید ، یونگ و دیگر تحلیل گران: روانشناسی عمقی به مطالعه ی پدیده های ناخودآگاه می پردازد. فروید دین را توهم ، نورز جهان شمول و مخدر می نامد و امیدوار است که نوع بشر بتواند بر آن چیره شود. یونگ،  آدلر و دیگر هواداران نخستین تحلیلگری، ارزش روانشناختی باورهای دینی را پذیرفته اند. آنجه یونگ را از فروید جدا کرد، تعلق خاطر وی به دین، اسطوره و سنت های باطنی و نمادین نبود بلکه نقطه جدایی این دو، ارزیابی مثبت یونگ از دین به عنوان نمایانگر ابعاد روح به نحوی ژرف تر و جامع تر از سائق های جنسی به شمار می رود. منتقدان دین فروید را پشتوانه بهتری برای اعتراض های خود میداند.

  • عاطفه جهانشیری